گامهاي عملي نظم آموزي
گام اول: رفتاري را كه ميخواهيد تغيير دهيد مشخص كنيد.
بهتر است به جاي پرداختن به موضوعات كلي، به موارد مشخصي توجه كنيد. به كودكان نگوييد«مرتب باش» بلكه براي او توضيح دهيد كه ميخواهيد پس از برخواستن از خواب رختخوابش را جمع كند.
گام دوم: به كودك بگوييد انتظار شما از او چيست و چگونگي انجام آن را به او نشان دهيد اگر از كودك ميخواهيد هنگام درخواست چيزي گريه و زاري نكند، به او نشان دهيد چگونه بايد خواسته خود را بيان كند. وقتي قدم به قدم كودكتان را راهنمايي ميكنيد چگونگي انجام رفتاري را به او نشان ميدهيد، او دقيقا ميفهمد كه چه انتظاراتي از او داريد.
گام سوم: دستورات را به صورت بازي درآوريد.
اغلب فرمانهايي كه براي كودكمان صادر ميكنيم زمان چنداني براي انجام دادن لازم ندارند واين زمان كمتر از وقتي است كه صرف بحث كردن در مورد آنها ميشود. اگر از دوران خردسالي بچهها شروع به درخواست كمك از آنها كنيد آنها به وظايف خود به چشم يك بخش طبيعي از زندگيشان نگاه خواهند كرد. بعدا شما ميتوانيد با اندازه گيري زمان پاسخ آن را تبديل به يك بازي كند: «چقدر طول ميكشه رختخوابتو مرتب كني؟ شروع ميكنيم، يك ، دو، سه.... عاليه! كارتو در چهار و نيم دقيقه تمام كردي، واقعا كه ميتونم روي كمكت حساب كنم، خيلي ممنون!» با اين روش، ضمن اين كه كودك بازي ميكند و از كارش لذت ميبرد، وظايفش را هم انجام داده است.
گام چهارم: رفتار كودك (نه خود كودك) را مورد تشويق يا انتقاد قرار دهيد.
خود كودك را ستايش نكنيد، بلكه رفتار او را تشويق كنيد، براي مثال، به جاي اين كه بگوييد: «حالا بچه خوبي شدي» به او بگوييد: «چقدر خوب است كه آرام نشستهاي» تحسين يا عدم تأييد خود را بر رفترا كودكان متركز كنيد، زيرا اين همان چيزي است كه بايد كنترل شود. اين توصيه درباره رفتارهاي نامطلوب اهميت بيشتري دارد. براي نمونه اگر از اين كه كودكتان رختخوابش را جمع نميكند، ناراحتيد به او نگوييد: «دختر بدي هستي» بلكه به جاي آن بگوييد: «از اين كه رختخوابتو جمع نميكني، ناراحتم»
گام پنجم: پاداشها برنامه ريزي شده نباشد
در ابتدا براي ايجاد رفتاري درست در كودك ميتوان از پاداش به صورت منظم و با اعلام قبلي استفاده كرد، اما در ادامه پاداشهايي كه به كودك ميدهيد، نبايد برنامهريزي شده باشد، براي مثال نبايد پدر با برنامهريزي پيشين به فرزندش بگويد: «اگر رختخوابتو جمع كردي، تو رو پارك ميبرم» بلكه پاداش، بدون اعلان قبلي باشد، به اين صورت كه پدر به فرزندش بگويد: «به به ! چقدر خوبه كه رختخوابتو جمع ميكني، امشب تو ره به خاطر اين كارت پارك ميبرم»
پاداشهاي برنامهريزي شده ميتواند به ايجاد عادت بينجامد. پدر و مادر از آن روي به فرزندانشان پاداش ميدهند كه به سرعت به خواستههايشان برسند. اما افراط در هيچ كاري درست نيست. اگر بدون توجه به اين كه چقدر بستني دوستداريم. روزي چند نوبت از آن بخوريم به احتمال زياد خسته ميشويم. هر چه از پاداش بيشتر استفاده كنيد: اثر بخشي آن كاهش مييابد. زيرام معناي خود را براي كودك بيشتر و بيشتر از دست ميدهد.
تشويق برنامهريزي شده اغلب سبب ميشود كه كودكان روش خودخواهانهاي را در پيش گيرند. پدر و مادر بايد سياستي داشته باشند كه كودكان، بينياز از پاداش، وظيفهخود را انجام دهند. در آغاز ميتوانيد چند نوبت پي در پي، وقتي فرزند شما كار درستي انجام داد. به او پاداش دهيد، اما در مراحل بعدي بايد تنهاي در مواقع خواصي اين كار را بكنيد.
گام ششم: تا زماني كه رفتار جديد نيازمند پشتيباني است، به تشويق ادامه دهيد
تشويق رفتارهاي صحيح كودكان انتظارات شما را از آن ها مشخص ميسازد، و الگوهاي صحيح رفترا را برايشان ترسيم ميكند براي آموزش موثر به كودكان بهترين راه اين است كه انتظارات خود را از آنان به صورت الگو و نمونه رآوردي. ادامه تشويق سبب تحكيم رفتار صحيح و تداوم آن ميشود.
گام هفتم: از جنگ قدرت با كودك خود بپرهيزيد
والدين تا آنجا كه امكان دارد بايد از كشمكش و جنگ قدرت با كودك خود پرهيز كنند. براي مثال هنگامي كه ميخواهيد فرزندتان رختخوابش را جمع كند استفاده از روش «مهلت زماني» به وسيله تنظيم زنگ ساعت به كاهش كشمكش ميان شما و كودك كمك ميكند، زيرا به اين ترتيب، قدرت خود را به يك مرجع بيطرف، يعني ساعت منتقل ميكنيد.
گام هشتم: در صحنه حاضر باشيد
اين سخن بدان معنا نيست كه والدين بايد شبانه روز كنار فرزند خود باشند، بلكه يعني كودكان به همراهي و نظارت مستمر نياز دارند. اگر هنگام بازي كودك، واليد حضور داشته باشند، ميتوانند بر وقت بازي وي نظارت داشته باشند و به او در يادگيري رفتار صحيح در رابطه با ديگر كودكان و همچنين قواعد بازي كمك كنند. و به اين ترتيب بهبود رفتار كودك شوند. اگر والدين نظارت كافي بر كودكان خود داشته باشند بسياري از خطاهاي رفتاري آنان اصلاح خواهد شد.
گام نهم: يادآور رفتارهاي نادرست نباشيد
رفتارهاي نمناسب را فراموش كنيد و از يادآوري مداوم آنها به كودك بپرهيزيد. يادآوري پيوسته رفتارهاي نادرست تنها به ايجاد انزجار رنجشو تنفر در كودك ميانجامد و احتمال تكرار مجدد آن اشتباه را بيشتر ميكند.
اتفاقهاي پيشين تمام شده است و يادآوري آنها تنها سبب ميشود كه آن اشتباهات در ذهن كودك بماند. افزون بر آن كه اين كار نميتواند الگويي را به آنها نشان دهد و سبب ميشود باز هم به الگوي غلط پيشين رو اورند. در روايات اهل بيت از سرزنش كردن نهي شده است امام علي در اين باره ميفرمايند: «زياده روي در سرزنش كردن آتش لجاجت را شعله ور ميكند»
گام دهم:از داد و فرياد و تنبيه استفاده نكنيد
اغلب والدين وقتي از نافرماني كودكان خود خسته و نااميد ميشوند به داد و فرياد يا تنبيه بدني متوسل ميشوند. اگر داد و فرياد و تنبيه بدني را پاسخهاي طبيعي به بدرفتراي كودكان بدانيم ، ميتوان نتيجه گرفت كه ما در برابر آنان ضعيف و ناتوانيم
تنبيه اغلب بيش از آن كه مشكلي را حل كند سبب مشكلات بيشتري ميشود با تنبيه و مجازات كودك اغلب رفتار بد خود را متوقف نميكند بلكه آن را مخفي ميكند.
در سلسله مراتب رشد اخلاقي (آنگونه كه لارنس كلبرگ ميگويد) پايين ترين سطح فرمان بري از مقررات اجتناب از مجازات است و بالاترين سطح آن پيروي از مقررات به دليل درستي و صحت آنهاست. وقتي كودكان پيوسته به دليل بدرفتاري تنبيه ميشوند يعني در پايينترين سطح رشد اخلاقي متوقف شدهاند. از اين رو تنها به گريز از مجازات علاقهمند ميشوند و به انجام كار خوب يا صحيح تمايلي نشان نميدهند.
از سوي ديگر تنبيه بدني نخستين تجربه آشنايي كودك با خشونت است. كودكان با الگويي كه بزرگسالان ارائه ميكنند رفتار خشونتآميز را ميآموزند. وقتي والدين كودكان خود را به سبب رفتاري كتك ميزنند ديگر نميتوانند آنان را ازا ين كار بازدارند.
از آنجا كه كودكان دنيا را به صورتي واقعي و مشخص ميبينند زماني كه شاهد باشند كتك زدن يك كودك براي بزرگسال مجاز است تصور ميكنند كه كتك زدن يك كودك يا بزرگسال براي او نيز مجاز است. خشونت بستر خشونت است و باعث خشم و قطع ارتباط كودكان و والدين مي شود.
تحقيقات نشان ميدهد كساني كه بيشترين تنبيه را در دوران نوجواني از سوي والدين خود تجربه كردهاند، در مقايسه با كساني كه آن را تجربه نكردهاند چهار برابر بيشتر براي كتك زدن آمادگي دارند.