مروارید نهم

سلام عزیز دلم. ببخشید که این روزها کمتر فرصت میکنم وبلاگت را به روز کنم البته همش بخاطر خودته چون اگه بخوام برم سر کامپیوتر باید از وقتی که به شما اختصاص میدم کم کنم و فکر میکنم وجود خودت خیلی مهمتر از وبلاگت باشه.حالا ساعت ۲۲:۱۰ دقیقه است.شما را خوابوندم و اومدم خیلی سریع اتفاق مهم امروز را برات بنویسم. دیشب و امروز ظهر توی خواب خیلی ناله کردی و گریه کردی. امروز هم همش بهانه میگرفتی و میگفتی:"تیر" منظورت شیر بود.بالاخره امروز عصر متوجه یه مروارید کوچولوی دیگه توی دهنت شدم و علت تمام بهانه گیریها و ناله هات را فهمیدم. مبارکت باشه عزیزم.دندون ۴ بالا سمت چپ امروز نمایان شد.