امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

گل خونه ما

برنامه روزانه مامان و مامان زري

1391/8/19 0:03
نویسنده : عسل
261 بازدید
اشتراک گذاری

اين دسته گل امروز اميرحسين گل ماست.

بعد از كلي شيطنت از صبح تا ساعت 3 بعدازظهر وقتي كه من خسته از كار روزانه و ... فقط براي چند دقيقه پلكهام سنگيني كرد و خوابم برد بعد از اون چند دقيقه وقتي چشمم را باز كردم فكر كردم دارم خواب مي بينم ولي ديدم اميرحسين با لوله خالي دستمال كاغذي كنارم ايستاده و داره مي خنده. در ساكش را باز كرده بود و دستمالها را به اين روز انداخته بود بقيه چيزهايي هم كه مشاهده مي كنيد وسايل توي كمدهاست كه اومدن بيرون هواخوري.بچه ام دلش نمياد لباسها و پتوها و ... توي كمد تنها باشن.شايد فكر ميكنه دلشون اون تو ميگيره.الهي قربون اون دلت برم عزيزم ولي يه كم به فكر مامانت هم باش.

و اين برنامه يكي از برنامه هاي روزانه من و مامان زريه.اول خونه خودمون را بهم ميريزي بعد ميري پايين خونه مامان زري را بهم ميريزي.و اين داستان هر روز ادامه دارد. انشالله كه هميشه سلامت باشي و قدر همه كسانيكه برات زحمت ميكشند را بدوني.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامی امیرحسین(فاطمه)
22 آبان 91 8:21
امان از دست این کوچولوهای شیطون.فقط مامانی مراقب باش دهنش نذاره دستمال کاغذی.منم تا یکی دوماه پیش میتونستم یه چرت بخوابم.بین خوواب و بیداری حواسم بهش بود اما حالا اصلا میشه ازش غافل شد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل خونه ما می باشد